دکوراسیون اسکاندیناوی در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و به عنوان یک جنبش در طراحی مطرح شد. علت این شهرت نیز در بهکارگیری از سادگی و کاربردی بودن آن بود. این سبک دکوراسیون که به آرامی در حال رشد بود در پنج کشور دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد شکوفا شد. اوج شکوفایی این مجموعه طراحی در سال 1950 شروع شده بود و تأثیر گذاری آن در بعد از جنگ جهانی دوم به چشم آمد.
اگر بخواهیم به جزییات پیدایش این نوع طراحی نیز وارد شویم باید بدانید که در سال 1914 یک طراح دانمارکی که مدیریت یک شرکت تزییناتی و هنری را برعهده داشت مجلهای با نام ” سبک هنری واقعی ” را راه اندازی کرد. این نام گذاری و حرکت در مسیر پدید آمده شروع راهی بود برای رسیدن به صنایع دستی دانمارکی و ایجاد سبک هنری جدید در صنعت دکوراسیون و همین طور رقابت با هنرهای نو موجود در آن دوره.به سبک دکوراسیون اسکاندیناوی اثر تقلید یا شبیه سازی نیز گفته میشود؛ چرا که این سبک به نوعی از مینیمالیست و شاخههای دیگری از دکوراسیون شکل گرفته است.
تفاوتهای سبک مینیمال و دکوراسیون اسکاندیناوی
علت این که ما این دو را با یکدیگر مقایسه میکنیم به دلیل هم خانواده بودن این دو در زمینههایی است که در پیاده سازی دو سبک را بسیار به هم شبیه میسازد. از سوی دیگر تفاوتهای نیز بین آن دو پدید میآید که فرق بین این دو سبک را نمایان میکند. ابتدا رنگ. در بخش رنگ و استفاده از آن در خانه های مینیمال راحتی و گرمای محیط را فدای اصول سبک خویش میکنند و هیچ چیزی مانع از پیاده سازی المانهایشان در طراحی سبک مینیمال نخواهد شد.
در عوض دکوراسیون اسکاندیناوی تمرکز خود را روی راحتی و دلنشینی محیط قرار داده است. یکی از دلایل این موضوع نیز شرایط اقلیمی کشورهایی است که این سبک از آنجا شکل گرفته است. مثلاً به دلیل برودت و سرمایه طولانی در این کشورها ( منظور کشورهای حوزه اسکاندیناوی ) بیشتر سعی بر این است که محیط داخلی خانه گرما بخش افراد و علیه کننده بر سرمای طولانی مدت بیرونی باشد. به همین دلیل است که تنها بر خلاف مینیمالیستها در بهکارگیری رنگهای متنوع دستشان باز بوده و برای خود و خانه محدودیتی قائل نمیشوند.
در بخش رنگ، مورد دیگری که میشود در تفاوت این دو سبک بیان کرد استفاده از مبلمان و دکوراتیوهای رنگارنگ است که در مینیمالها دیده نمیشود. در مینیمالیست ها سردی و بیروح بودن محیط توی ذوق میزند اما گرما و راحتی دکوراسیون در سبک اسکاندیناوی نقطه مقابل این موضوع است.
دیدگاه خود را بنویسید